دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
خاموشی همزمان ژنهای تبائین 6- O- دمتیلاز و کدئین O- دمتیلاز در گیاه دارویی شقایق با روش القاء ویروسی
1
10
FA
پروین
نوروزی مقدم
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد
noroozi.ap60@yahoo.com
احمد
اسماعیلی
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد
ismaili.a@lu.ac.ir
فرهاد
نظریان فیروز آبادی
استاد گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد
10.22084/ab.2017.2265
گیاه شقایق تنها منبع تجاری برخی آلکالوئیدهای مهم دارویی است. دو آنزیم مهم به نام تبائین 6-O-دمتیلاز (Thebaine 6-O-demethylase; <em>T6ODM</em>) و کدئین O-دمتیلاز (Codeine O-demethylase; <em>CODM</em>) در انتهای مسیر بیوشیمیایی آلکالوئیدهای بنزیل ایزوکوینولینی این گیاه وجود دارند. در این مطالعه فعالیت بیانی ژنهای دو آنزیم مذکور با روش VIGS (Virus-Induced Gene Silencing) مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، سازهای براساس ناقل TRV2 که دارای توالی حفاظت شده ژن <em>DIOX</em> (که مشترک با بخش انتهایی ژنهای <em>T6ODM</em> و <em>CODM</em>) میباشد، طراحی شد. برگهای اولیه گیاه دو تا سه هفتهای کشت شده در گلدان با آگروباکتریوم دارای سازه خاموشی و برای گیاهان کنترل با آگروباکتریوم حاوی ناقل TRV2 خالی مایهزنی شدند. بررسی بیان ژن در سطح نسخهبرداری با فن Real Time PCR بهترتیب نشاندهنده کاهش 86 و 87 درصدی بیان ژنهای <em>CODM</em> و <em>T6ODM</em> بود. این مطالعه اثبات کرد که VIGS ابزار موثری برای کاهش سطوح نسخههای ژنهای بیوسنتزی بنزیل ایزوکوینولینهاست.
بنزوایزوکوینولین,شقایق,خاموشی ژن,VIGS
https://ab.basu.ac.ir/article_2265.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2265_6c13e852a2f7f795f9b8a14f5bf248fd.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
جداسازی و شناسایی باکتریهای تجزیهکننده علفکش متریبوزین در خاکهای آلوده تحت کشت استان زنجان
11
18
FA
زهره
طاهری
دانشجوی کارشناسیارشد گروه زیستشناسی و علوم محیط زیست، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان
z_taheri_90@yahoo.com
فروزان
قاسمیان رودسری
استادیار، گروه زیستشناسی و علوم محیط زیست، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان
f-ghasemian@znu.ac.ir
معصومه
افشاری
دانشجوی کارشناسیارشد گروه زیستشناسی و علوم محیط زیست، دانشکده علوم، دانشگاه زنجان، زنجان
masoumeh.afshari88@gmail.com
10.22084/ab.2017.2266
علفکش متریبوزین از جمله تریازینهایی است که بهمدت طولانی در خاک باقیمانده و با انتقال به منابع آب و خاک موجب آلوده شدن و افزایش سمیت زیستی میشود. تجزیه میکروبی نقش اساسی در حذف علفکشهای گروه تریازین دارند. پژوهش حاضر با هدف جداسازی و شناسایی باکتریهای بومی توانمند در جذب علفکش متریبوزین در منابع خاک استان زنجان انجام شد. برای این منظور، نمونهبرداری از خاک مزارع ذرت، سیبزمینی و گوجهفرنگی از عمق صفر تا 20 سانتیمتری در فصل بهار انجام شد. پس از آمادهسازی نمونههای خاک و کشت آنها در محیطکشت، باکتریهای رشد یافته خالصسازی شدند. بررسی سینتتیک رشد باکتریها نشان داد که جدایههایZT12 ، ZT15 و ZT19 از بین 21 جدایه باکتری جداسازی شده، با افزایش مقدار علفکش تا 500 میلیگرم بر لیتر بیشترین رشد را داشته و ZT15 شاخصترین جدایه با جذب نوری 8629/0 شناسایی شد. غلظتهای بیشتر از 500 میلیگرم بر لیتر سبب کاهش رشد جدایه ZT15 شد. نتایج آزمایشهای بیوشیمیایی و توالییابی ژن <em>16S rRNA</em> نشان داد که باکتریهای ZT12، ZT15 و ZT19 بهترتیب سویههایی از باکتریهای جنس <em>Enterobacter cancerogenus</em>، <em>Klebsiella</em> sp. و <em>Staphylococcus </em>sp. هستند. نتایج بررسیهای انجام شده در خصوص حضور یا عدمحضور ژن <em>TrzA</em> برروی پلاسمید و ژنوم باکتری در هر سه جدایه نشان داد که این ژن بر روی پلاسمید باکتریها قرار دارد. با توجه به توانایی باکتریهای مقاوم شناسایی شده در این تحقیق، تلقیح جدایههای بومی تجزیهکننده علفکش و همچنین استفاده از خالصسازی و استخراج آنزیمهای تجزیهکننده آن جهت پالایش آلایندهها در محیطهای آلوده میتواند، مناسب باشد.
پالایش زیستی,پلاسمید,تریازین,ژن 16S rRNA,زنجان
https://ab.basu.ac.ir/article_2266.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2266_41c78ccb96d25d91b4c2ff0682f3dc9e.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
مطالعه اثر جهت قرار دادن بساک، نوع و ترکیب محیطکشت و کشت توأم بساک با تخمدان روی القاء کالوس در کشت بساک کدوی تخم پوستکاغذی (Cucurbita pepo var. Styriaca)
19
32
FA
ژاله
محسنی عراقی
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
mohseni_zhale@yahoo.com
محمدرضا
عبداللهی
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
m.abdollahi@basu.ac.ir
اصغر
میرزایی اصل
0000000000000000
استادیار گروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
mirzaei.asl@gmail.com
جواد
حمزهئی
دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
سید سعید
موسوی
0000-0002-3214-2703
استادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
moosaviss@gmail.com
10.22084/ab.2017.2267
در این تحقیق، کشت بساک گیاه کدوی تخم پوستکاغذی (<em>Cucurbita</em> <em>pepo</em> var. Styriaca) بهمنظور تولید کالوس و جنین هاپلوئید بررسی شد. آزمایشات سیتوژنتیکی نشان داد که غنچههای 5/1 سانتیمتری حاوی بساکهای10-9 میلیمتری و میکروسپورهایی در مرحله تک هستهای میانی تا انتهایی برای کشت بساک مناسب بودند. سه آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. در آزمایش اول، اثر جهت قرار دادن بساک بر روی محیطکشت و نوع و غلظت تنظیمکنندههاِی رشد گیاهی NAA (صفر، 5/0، 1 میلیگرم در لیتر) و 2,4-D (صفر، 1، 2 میلیگرم در لیتر) روی صفت درصد کالوسزایی بررسی شد. در این آزمایش کشت بساکها از جهت محدب در محیط حاوی 1 میلیگرم در لیتر NAA و 2 میلیگرم در لیتر 2,4-D، بیشترین درصد کالوسزایی را ایجاد کرد. در آزمایش دوم، اثرات متقابل نوع محیطکشت (E<sub>20</sub> و B<sub>5</sub>) و ترکیب تیمارهای هورمونی2,4-D (صفر، 5/2، 5 میلیگرم در لیتر) و BAP (صفر، 5/0، 1 میلیگرم در لیتر) بر صفت درصد کالوسزایی کدو مورد مطالعه قرار گرفت که محیطکشت E<sub>20</sub> حاوی 1 میلیگرم در لیتر BAP و 5/2 میلیگرم در لیتر 2,4-D، بیشترین درصد کالوسزایی را در مقایسه با تیمارهای دیگر ایجاد کرد. در آزمایش سوم اثر کشت توأم بساک کدوی تخم پوستکاغذی با تخمدان گندم و تخمدان کدو بر درصد کالوسزایی بساک کدو در دو نوع محیطکشت جامد و مایع E<sub>20</sub> بررسی شد. در این آزمایش کشت توأم بساک کدو و تخمدان گندم در محیطکشت جامد، نسبت به بقیه تیمارها بیشترین درصد کالوسزایی را نشان داد.
کشت بساک,کالوسزایی,جنینزایی,تیمار هورمونی,کشت توأم تخمدان,هاپلوئید
https://ab.basu.ac.ir/article_2267.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2267_8c489561750e46fa85c91ef544a88734.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
بررسی الگوی بیان ژن کدکننده پروتئین انتقالدهنده چربی در مقابله با بیماری سپتوریوز برگی در گندم نان و کلونسازی آن
33
40
FA
معصومه
حبیبی
دانشآموخته کارشناسیارشد گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
masoomeh.habibi@yahoo.com
ندا
میرآخورلی
استادیار گروه اصلاح نباتات و بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد
nedamirakhorli@yahoo.com
محسن
مردی
دانشیار بخش زیستشناسی سامانهها، پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی، کرج
mardi@abrii.ac.ir
10.22084/ab.2017.2268
پروتئینهای انتقالدهنده چربی (LTP)، در حدود 10-7 کیلودالتون وزن داشته و بهدلیل توانایی که در انتقال انواع مولکولهای فسفولیپید از محل سنتز (شبکه آندوپلاسمی) به غشاهای سلولی دارند، به این نام خوانده میشوند. در این مطالعه نقش این پروتئینها در ایجاد مقاومت گندم نان نسبت به بیماری سپتوریوز برگی (<em>Septoria tritici</em>) با بررسی الگوی بیان ژن<em>LTP2 </em> طی 6-0 روز بعد از آلودگی در رقم مقاوم ونگشوبایی و حساس فلات با استفاده از روشRT-PCR نیمهکمی بررسی گردید. از آنجا که این روش امکان مقایسه نسبی مقدار رونوشت ژنها را در انواع سلولهای مختلف فراهم مینماید مطالعهی الگوی بیان ژن به سادگی ممکن میگردد. که طی آن علاوهبر میزان بیان، زمان بیان ژن نیز مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان بیان ژن در اثر آلودگی گیاه با بیماری سپتوریوز برگی در هر دو رقم حساس و مقاوم افزایش مییابد. بیان این ژن در رقم مقاوم طی 24 ساعت بعد از آلودگی افزایش مییابد درحالیکه این افزایش بیان در رقم حساس با تأخیر و بعد از شش روز مشاهده میشود. با توجه به نتایج حاصل میتوان گفت این ژن با ایجاد مقاومت علیه بیماری سپتوریوز برگی مرتبط بوده و در کنار ژنهای اصلی ایجادکننده مقاومت باعث تشدید و حفظ مقاومت خواهد شد. همچنین ژن پس از کلونسازی، تعیین توالی گردید و مورد بررسی بلاست پروتئینی قرار گرفت. با بررسی نتایج بلاست مشخص گشت که توالی کلون شده دارای هشت سیستئین ثابت و حفاظت شده است که در همه پروتئینهای انتقالدهنده چربی ثابت میباشد.
Mycosphaerella graminicola,تظاهر ژن LTP2,Triticum aestivum
https://ab.basu.ac.ir/article_2268.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2268_bc2e2478c49ae5920bdb09f268ebd782.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
بهینهسازی تکثیر درونشیشهای آلسترومریا با استفاده از کشت جوانه انتهایی، القاء کالوس و باززایی گیاه
41
51
FA
فردین
نصری
دانشجوی دکتری گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت
fardin.nasri1@gmail.com
یاور
وفایی
استادیار گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج
y.vafaee@uok.ac.ir
علی اکبر
مظفری
استادیار گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستان، سنندج
a.mozafari@uok.ac.ir
سید نجم الدین
مرتضوی
دانشیار گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجان، زنجان
mortazavi@znu.ac.ir
10.22084/ab.2017.2269
این پژوهش در دو آزمایش متفاوت جهت بهینهسازی تکثیر درونشیشهای آلسترومریا انجام شد. آزمایش اول: اثر بنزیل آمینوپورین (BAP) (صفر، 5/0، یک، 5/1و دو میلیگرم در لیتر) و ایندول بوتیریک اسید (IBA) (صفر، 1/0 و 2/0 میلیگرم در لیتر) روی جوانههای انتهایی (1-8/0 سانتیمتر) رشد یافته از نوک شاخههای جوان رقم فوجی (Fuji) و آزمایش دوم: اثر 2,4-D (صفر، یک، دو، چهار، شش و هشت میلیگرم در لیتر)، پیکلورام (صفر، یک، دو، چهار، شش و هشت میلیگرم در لیتر) و BAP (صفر و 5/0 میلیگرم در لیتر) روی القاء کالوس جنینی از برگهای اولیه گیاهچه در گونه لیگتو بررسی شد. در هر دو آزمایش محیطکشت MS استفاده شد. در آزمایش اول: بالاترین تعداد شاخهها در یک میلیگرم در لیتر BAP + 1/0 میلیگرم در لیتر IBA بهدست آمد (27/4). نتایج نشان داد که افزایش غلظت BAP باعث کاهش طول شاخساره و میانگره شد که میتواند به سبب کاهش غالبیت انتهایی حاصل از اثر IBA باشد. بالاترین تعداد ریشه (25/3) در غلظت 2/0 میلیگرم در لیتر IBA بدون BAP و بالاترین تعداد ریزوم (5/3) در محیطکشت حاوی یک میلیگرم در لیتر BAP و بدون IBA بهدست آمد. در آزمایش دوم: حداکثر کالوس جنینی متراکم (13/29 %) با دو میلیگرم در لیتر پیکلورام و 5/0 میلیگرم در لیتر BAP، سپس توسط دو میلیگرم در لیتر 2,4-D و 5/0 میلیگرم در لیتر BAP بهدست آمد. جهت پرآوری کالوس، هر دو نوع کالوس روی MS همراه با 4 میلیگرم در لیتر پیکلورام نگهداری شدند.
آلسترومریا,نوک شاخه,برگهای اولیه دانهال,اندامزایی,جنینزایی
https://ab.basu.ac.ir/article_2269.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2269_aecde21098e635c48d83faf3c89eedf4.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
جایگزینی فنآوری زیستی بهجای روشهای شیمیایی در تبدیل کیتین به کیتوزان
53
58
FA
یوسفعلی
اسدپور اوصالو
اسـتادیار، بخش زیست فناوری مـرکز تحقـیقـات آرتمیای کشـور، مؤسـسه تحقیقات علوم شـیـلاتی کشور، سـازمـان تحقیـقات، آمـوزش و ترویج کـشاورزی، ایران
dr.asadpour@poutlook.com
10.22084/ab.2017.2270
کیتین وکیتوزان دو فرآورده بسیار مهم از پلیمرهای زیستی هستند که در صنایع مصارف بسیار بالایی در صنایع ارزشمند دارند. تبدیل کیتین به کیتوزان با روش استیلزدایی و به شیوه ذوب قلیایی است که بدون حضور اکسیژن انجام میشود. تغییر ساختار شیمیایی، آلودگی شدید محیطزیست و دپلیمریزاسیون از مشکلات اساسی در صنعت تولید کیتوزان با کیفیت بالا میباشند. در این پژوهش برای تبدیل کیتین به کیتوزان بهجای مواد شیمیایی از قارچ<em> آسپرژیلوس</em> <em>نایجر</em> سویه (ATHUM-10864)، مولد آنزیم داستیلاز استفاده شد. کیفیت کیتوزان با آنالیزهای تجزیه عنصری دستگاه طیفسنجی مادون قرمز، پرتونگاری با اشعه ایکس، تعیین وزن مولکولی، درصد بلوری شدن، رنگ و ساختار مولکولی مشخص شد. نتایج نشان داد که بازده تبدیل کیتین به کیتوزان یا بهعبارتی درجه استیلزدائی، در این روش 5±80 درصد است. کیتوزان حاصل دارای 4/44 درصد کربن، 9/8 درصد نیتروژن، 2/7 درصد هیدروژن و 5/39 درصد اکسیژن بود. مختصات فیزیکی آن شامل درصد بلورینگی 5/94 و رنگ آن قهوهای کمرنگ بود و ساختارشیمیایی هر واحد کیتوزان بهصورت (C<sub>6</sub>H<sub>12</sub>NO<sub>4</sub>) بهدست آمد. نتایج نشان داد که جایگزینی روشهای زیستی بهجای شیمیایی در دستیابی به این فرآورده با کیفیت مناسبی امکانپذیر بوده و موجب حذف استفاده از مواد شیمیایی مخرب محیطزیست نظیر هیدروکسیدسدیم غلیظ میشود.
آرتمیا اورمیانا,سیست,کیتین,کیتوزان,آسپرژیلوس نایجر
https://ab.basu.ac.ir/article_2270.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2270_6cde5231c1c3957d9145ed97a7021c2f.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
بررسی تنوع ژنتیکی چهار نژاد از گوسفندان موجود در ایران با استفاده از نشانگرهای ریزماهوارهای
59
66
FA
محمدتقی
واجدابراهیمی
دانشآموخته کارشناسیارشد گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
m.vajed@yahoo.com
محمدرضا
محمدآبادی
استاد گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
mrm2005@gmail.com
علی
اسماعیلی زاده
استاد گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان
aliesmaili@uk.ac.ir
10.22084/ab.2017.2271
با توجه به اهمیت شناسایی و حفظ تنوع ذخایر ژنتیکی کشور، چهار جمعیت از نژادهای گوسفند موجود در ایران (پاکستانی (25 رأس)، کرمانی (102 رأس)، ایرانبلک (44 رأس) و لریبختیاری (25 رأس)) با استفاده از 4 نشانگر ریزماهوارهای (McMA2، HSC، OarHH35 و BM6444) از نظر تنوع ژنتیکی بررسی شدند. استخراج DNA ژنومی از تعداد 196 نمونه خون به روش نمکی بهینه شده، انجام شد و واکنشهای PCR با استفاده از چهار جفت آغازگر اجرا شد. نتایج نشان داد که تمامی جایگاهها چندشکل هستند. تعادل هاردی- واینبرگ به روش آزمون مربع کای نشان داد که برخی ترکیبات مختلف جایگاهها- جمعیت در حالت عدم تعادل قرار داشتند (05/0>P). بیشترین تعداد آلل مشاهده شده مربوط به جایگاه HSC در جمعیت پاکستانی (14 آلل) و کمترین تعداد نیز از آن جایگاه HSC در جمعیتهای کرمانی و ایرانبلک (7 آلل) بود. حداکثر محتوای اطلاعات چندشکلی (PIC) در حالت ترکیب جمعیت- جایگاه برای جایگاههای McMA2، HSC، OarHH35 و BM6444 بهترتیب 9/0، 87/0، 87/0 و 86/0 بودند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که جمعیتهای گوسفند مورد بررسی در این تحقیق با توجه به جایگاههای مورد مطالعه، از تنوع ژنتیکی نسبتاً بالایی برخوردارند.
هتروزیگوسیتی,جمعیت,آلل,چندشکلی
https://ab.basu.ac.ir/article_2271.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2271_b4e7fbc8d408fadbf104f47e0b341596.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
شناسایی گونههای فوزاریوم قابل رشد در خاکهای آلوده به نفت در پالایشگاه نفت در استان کرمانشاه با استفاده از روشهای ریختشناسی و مولکولی
67
74
FA
خسرو
چهری
0000-0003-1352-9002
استادیار گروه زیستشناسی، دانشکده علوم دانشگاه رازی کرمانشاه، کرمانشاه
khchehri@gmail.com
الهام
حیدریان
دانشجوی کارشناسیارشد میکروبیولوژی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات کردستان، سنندج، ایران
eheidarian21@gmail.com
دوستمراد
ظفری
دانشیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلیسینا، همدان
doustmoradzafari@gmail.com
10.22084/ab.2017.2272
گونه<em></em>های فوزاریوم ازجمله قارچ<em></em>های تجزیهکننده ترکیبات نفتی در دنیا هستند. گونه<em></em>های فوزاریوم در مناطق آلوده به نفت پایدار هستند. بنابراین هدف از انجام این تحقیق شناسایی گونه<em></em>های فوزاریوم مرتبط با ترکیبات نفتی در پالایشگاه نفتی کرمانشاه با استفاده از روش<em></em>های ریخت<em></em>شناسی و مولکولی بود. نمونهها از خاکهای آغشته به ترکیبات نفتی موجود در محل خروج فاضلاب پالایشگاه نفت کرمانشاه جمعآوری شد. برای جداسازی گونه<em></em>های فوزاریوم از خاک از محیطکشت پپتون پنتاکلرونیتروبنزن-آگار همراه با استرپتومایسین و نئومایسین استفاده شد. در این تحقیق 30 جدایه قارچ جداسازی شد که بر اساس بررسیهای ریختشناسی سه گونه قارچی شناسایی شد که شامل گونه<em></em>های <em>Fusarium falciforme</em>، <em>F. petroliphilum</em> و <em>F. keratoplasticum</em> متعلق به کمپلکس گونه<em></em>ای <em>F. </em><em>solani</em> بودند. مطالعات مولکولی بر اساس مقایسه توالی نواحی آی تی اس ریبوزومی (<em>ITS rDNA</em>)، همه گونه<em></em>های فوزاریوم شناسایی شده را در سه گروه فیلوژنتیکی قرار گرفتند و بدین ترتیب مطالعات ریخت<em></em>شناسی نیز تایید شدند و گونه<em></em>های نزدیک هم تشخیص داده شدند. در این تحقیق همه گونه<em></em>ها برای اولین بار از ترکیبات نفتی در ایران گزارش می<em></em>شوند. قارچ<em></em>ها به<em></em>ویژه گونه<em></em>های فوزاریوم در محیط<em></em>های حاوی ترکیبات هیدروکربنی به راحتی رشد می<em></em>کنند. وجود گونه<em></em>های فوزاریوم در خاک<em></em>های نفتی احتمال تجزیه و مصرف هیدروکربن<em></em>های نفتی توسط این قارچ<em></em>ها را می<em></em>رساند.
فوزاریوم,نفت خام,کرمانشاه
https://ab.basu.ac.ir/article_2272.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2272_cfb2708fa0a2ea4bec5d2ea985eeae24.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
طراحی، ساخت و بررسی کارآیی دو ناقل بیانی گیاهی (pBI121GUS-9 و pBI1213+4) با جایگاههای همسانهسازی توسعه یافته
75
84
FA
محمد
بهزادمند
دانشآموخته کارشناسی ارشد گروه زیست فرآوردههای گیاهی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران
mbehzadmand@yahoo.com
کسری
اصفهانی
0000-0003-3079-7009
استادیار گروه زیست فرآوردههای گیاهی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران
kasra13@gmail.com
علی هاتف
سلمانیان
استاد گروه زیست فرآوردههای گیاهی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران
salman@nigeb.ac.ir
امیر
موسوی
دانشیار گروه زیست فناوری مولکولی گیاهی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران
m-amir@nigeb.ac.ir
10.22084/ab.2017.2273
اکثر ناقلین دوتایی متداول در تراریختی گیاهان به واسطه آگروباکتریوم، بهدلیل اندازه بزرگ، دارای تعداد اندکی جایگاه شناسایی منحصر به فرد آنزیمهای برشی شناخته شده و متداول میباشند که این موضوع همسانهسازی ژنهای موردنظر را در آنها با مشکل مواجه میکند. برای رفع این مشکل ناقل pBI121<sup>3+4</sup>،با سـه جایگـاه برشی منـحصر به فـرد جدید نسبت به ناقـل pBI121 در پاییندست ژن گزارشگر <em>gus</em> (β-glucuronidase) و همچنین ناقل pBI121<sup>GUS-</sup><sup>9</sup>، دارای نه جایگاه منحصر به فرد آنزیمهای برشی بین پیشبر CaMV 35S و خاتمهدهنده NOS (با طراحی دو آغازگر یکی در بالا دست و دیگری پایین دست خاتمهدهنده NOS و استفاده از آنها در یک واکنش PCR)، ساخته و معرفی شدند. برای بررسی کارآیی ناقلین جدید، هم در مرحله همسانهسازی و هم در مرحله انتقال ژن به گیاه، ابتدا ژن گزارشگر <em>gus</em> در داخل این ناقلین همسانهسازی و سپس سازههای نوترکیب حاصل به گیاه مدل توتون رقم سامسون منتقل شدند. کارآیی ناقلین جدید، پس از استخراج DNA ژنومی از گیاهان تراریخته حاصل از دانهالهای رشد یافته در محیطکشت انتخابی، ابتدا با انجام PCR جهت تأیید تلفیق تراژن و سپس آزمون سنجش فعالیت GUS با استفاده از روش هیستوشیمیایی برای تأیید بیان مؤثر ژن منتقل شده، ارزیابی شد. آنالیزهای مولکولی، حضور تراژن و بیان آن را در گیاهان تراریخته تأیید کردند. با تأیید کارآیی ناقلین pBI121<sup>GUS-9</sup> و pBI121<sup>3+4</sup>در انتقال ژن گزارشگر و بیان مؤثر آن، میتوان از آنها برای انتقال ژنهای تجاری به گیاهان استراتژیک استفاده کرد.
ناقلین دوتایی,ناقل بیانی گیاهی,انتقال ژن بهواسطه آگروباکتریوم,تراریختی گیاه
https://ab.basu.ac.ir/article_2273.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2273_c1f53c10bf4065ec143d020944b0d584.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
8
1
2017
05
22
ارزیابی تنوع برخی از ژنوتیپهای پیاز جنوب و مرکز ایران از نظر مقاومت به بولتینگ و ارتباط آن با نشانگر مولکولی SSR
85
92
FA
اسد
معصومی اصل
استادیار گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج
masumiasl@yahoo.com
سیده مریم
زرین
دانشجوی کارشناسیارشد، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج
zarrin@yahoo.com
مسعود
دهداری
دانشیار گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج
dehdari@yu.ac.ir
رضا
امیری فهلیانی
استادیار گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، یاسوج
amiri720@yahoo.com
10.22084/ab.2018.8370.1267
تشکیل ساقه گلدهنده در زمان تولید سوخ پیاز، کیفیت و کمیت محصول را کاهش میدهد. بنابراین، مطالعه نحوه بروز این پدیده جهت شناسایی ژنوتیپهای مقاوم به بولتینگ مهم است. با هدف بررسی تنوع ژنتیکی برخی از ژنوتیپهای پیاز مرکز و جنوب ایران از جهت گلدهی، بذور 16 ژنوتیپ پیاز بومی ایران (6 ژنوتیپ دریافتی از بانک ژن ملی ایران و 10 ژنوتیپ جمعآوری شده از نواحی مختلف جنوب و مرکز کشور) به همراه دو رقم خارجی در گلدان کشت و در مرحله هشت برگی، به مدت 45 و 70 روز تحت تیمار دمایی قرار گرفتند. از 12 آغازگر ریزماهواره فقط 10 آغازگر باندهای قابلقبولی تولید کردند. متوسط محتوای اطلاعات چندشکلی (PIC)، 38/0 و میانگین هتروزیگوسیتی مشاهدهشده و موردانتظار بهترتیب 49/0 و 41/0 بودند. تجزیه خوشهای براساس دادههای مولکولی با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش UPGMA، ژنوتیپهای مورد بررسی را در شش گروه قرار داد. نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که بین برخی آللها با ویژگیهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی مرتبط با بولتینگ پیوستگی وجود دارد.
واکنش زنجیرهای پلیمراز,تجزیه خوشهای,گلدهی,رگرسیون لجستیک
https://ab.basu.ac.ir/article_2274.html
https://ab.basu.ac.ir/article_2274_612582c262a5fd3b61845cbdd372cffe.pdf