دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
9
1
2018
05
22
ارزیابی توان بیوکنترل و کلنیزاسیون جدایههای تریکودرما بهینهسازی مولکولی شده در برابر بیماری رایزوکتونیایی لوبیا
1
10
FA
سحر
محمودیان
دانشجوی کارشناسیارشد، بخش بیوتکنولوژی گیاهی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران، ایران
saharmm15@yahoo.com
محمدرضا
زمانی
استاد بخش بیوتکنولوژی گیاهی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران، ایران
zamani@nigeb.ac.ir
مژگان
کوثری
استادیار بخش بیوتکنولوژی میکروبی، پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، سازمان تحقیقات، ترویج و آموزش کشاورزی، کرج، ایران
kowsari@abrii.ac.ir
مصطفی
مطلبی
استاد بخش بیوتکنولوژی گیاهی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران، ایران
motalebi@nigeb.ac.ir
عصمت
جورابچی
کارشناس ارشد بخش بیوتکنولوژی گیاهی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران، ایران
10.22084/ab.2018.12901.1336
کنترل بیولوژیک یکی از راهکارهای مؤثر کنترل بیماریهای گیاهی و عاملی برای کاهش مصرف سموم شیمیایی است. قارچ تریکودرما با داشتن خاصیت ضدیتی علیه بسیاری از قارچهای بیماریزای گیاهی از موفقترین عوامل کنترل بیولوژیکی محسوب میشود. توان بیوکنترلی این قارچ، با میزان تجزیه آنزیمی دیواره سلولی پاتوژن، ارتباط مستقیم دارد. در پروژه قبلی نویسندگان به کمک مهندسی پروتئین، کیتیناز کایمر 42 ساخته شد و پروتئین نوترکیب حاصل به قارچ <em>T. harzianum</em>انتقال یافت. در تحقیق حاضر توان بیوکنترلی و کلنیزاسیون جدایههای مهندسی شده در برابر پاتوژن <em>R. solani</em>در شرایط آزمایشگاه و گلخانه بر روی گیاه لوبیا ارزیابی شدند. پس از تأیید مولکولی، حضور و ثبات قطعات مهندسی شده در ریسه قارچهای مهندسی شده بعد از گذشت دو سال، بررسی توان بیوکنترلی در کشت متقابل تریکودرما و پاتوژن انجام شد. یافتهها نشان داد که جدایه Chit42- ChBD3 با 82/53 درصد بازدارندگی بیشتر نسبت به کنترل، بهترین بیوکنترل در شرایط <em>In vitro</em> بوده است. طبق نتایج بهدست آمده از آزمایش گلخانهای گیاهان تیمار شده با پاتوژن، جدایههای مهندسی شده Chit42- ChBD3، Chit42- ChBD7 و Chit42- ChBD15 در تمامی مراحل مختلف اندازهگیری (دو برگی، اواسط دوره رویشی، اوایل مرحله زایشی و در مرحله برداشت) علایم بیماری کمتراز 40 درصد را نشان دادند. کلنیزاسیون سطحی ریشه و همچنین نفوذ ریسه قارچ به فضای بین سلولی اپیدرم ریشه لوبیا بهوسیله مطالعات مولکولی با استفاده از آغازگرهای PF1/R3<em>xba</em>1 مورد تائید قرار گرفت.
تریکودرما,کیتیناز کایمر,آنتاگونیسم,مهندسی پروتئین,پاتوژن
https://ab.basu.ac.ir/article_3171.html
https://ab.basu.ac.ir/article_3171_06146d195263a495caadab7c6b28da32.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
9
1
2018
05
22
کاربرد الکتروفورز دوبعدی در شناسایی منابع مقاومت و حساسیت بیماری زنگ زرد (Puccinia striiformis f. sp. tritici West.) در گندم نان (.Triticum aestivum L)
11
22
FA
مهدی
کاکایی
استادیار اصلاحنباتات بخش کشاورزی، دانشگاه پیامنور، تهران، ایران
mehdikakaei37@gmail.com
10.22084/ab.2018.14382.1358
بیماری زنگ زرد گندم ازجمله تنشهای زیستی است که همهساله کشاورزان زیادی را متحمل خسارت مینماید. مطالعه حاضر برای بررسی پاسخ پروتئینی گیاه گندم در حضور و عدم حضور بیماری زنگ زرد با کمک روش الکتروفورز دوبعدی صورت پذیرفت. شاخصهای مقاومت نسبی شامل تیپ آلودگی، شدت بیماری، ضریب آلودگی، سطح زیر منحنی توسعه بیماری و نرخ آلودگی ظاهری ازجمله شاخصهایی هستند که برای شناسایی مقاومت یا حساسیت ارقام مختلف مورد استفاده قرار میگیرند در این مطالعه، ابتدا شاخصهای مذکور برای 14 رقم گندم نان طی سه قرائت 7 روزه بهدست آمدند. ارقام با استفاده از تجزیه خوشهای مبتنی بر شاخصهای مقاومت، به سه گروه حساس، مقاوم و نیمهمقاوم تقسیم، دو رقم پیشگام و شهریار بهترتیب بهعنوان مقاومترین و حساسترین ارقام شناخته شدند. تغییرات در الگوی بیان پروتئینها با استفاده از روش الکتروفورز دوبعدی در دو رقم مذکور موردبررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه آماری نشان داد، که از مجموع 442 لکه پروتئینی تکرارپذیر، 27 لکه پروتئینی، تغییر بیان نشان دادند. از کل پروتئینهای دارای تغییر بیان معنیدار، 17 لکه دچار افزایش بیان و 10 لکه دچار کاهش بیان شدند. بهطورکلی، نتایج بهدست آمده از این مطالعه نشان داد که تفاوت در الگوی پروتئوم دو رقم مقاوم و حساس گندم میتواند تغییر در میزان بیان آنزیمها و پروتئینهای درگیر در مقاومت را نشان دهد.
پروتئین محلول,بیماری,حساسیت,مقاومت نسبی
https://ab.basu.ac.ir/article_3172.html
https://ab.basu.ac.ir/article_3172_11eda29f54b65d75d7b537d1d5460fc2.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
9
1
2018
05
22
بهینهسازی متغیرهای انتقال ژن توسط تفنگ ژنی با انتقال ژن کدکنندهی موتانسوکراز (gtfI) به نیشکر
23
33
FA
مریم
احمدی
دانشجوی دکتری، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
maryam.ahmadi1388@yahoo.com
فرهاد
نظریان فیروزآبادی
0000-0001-6218-7876
استاد، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
nazarian.f@lu.ac.ir
احمد
اسماعیلی
دانشیار و مربی گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
ahmad_ismaili@yahoo.com
بیژن
باجلان
مربی گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایران
bajelan.b@lu.ac.ir
10.22084/ab.2017.13899.1348
نیشکر (<em>Saccharum officinarum</em>) مهمترین گیاه صنعتی تولیدکنندهی ساکارز در دنیا میباشد. کشت بافت و تراریختی این گیاه با چالشهایی مواجه است که نیازمند بهینهسازی است. در این تحقیق، ژن کدکنندهی موتانسوکراز (<em>gtfI</em>) از باکتری <em>Streptococcus downei</em> جداسازی، همسانهسازی و به نیشکر انتقال داده شد. در روش تفنگ ژنی فاصله 9 سانتیمتر پرتاب ژن از ریزنمونه نسبت به فاصله 12 سانتیمتر بهتر و اختلاف معنیداری (P≤0.01) را نشان داد. همچنین استفاده از ترکیب سوربیتول و مانیتول برای حفظ فشار اسمزی کالوسها درصد تراریختی را بهطور معنیداری (P≤0.01) بالا برد. ترکیب هورمونی IBA و NAA بهترین کارآیی را در ریشهدار کردن گیاهان تراریخت نشان داد. تجزیه قند گیاهان تراریخت حاصل از دو مرحله زیرکشت، نشان داد که میانگین پارامتر پل (میزان ساکارز) در هر دو لاین تراریخت نسبت به شاهدهای مربوطه با کاهش قابل ملاحظهای در حدود 30 درصد همراه بود. این موضوع نشان میدهد که آنزیم موتانسوکراز به خوبی در لاینهای تراریخت نیشکر بیان شده و توانسته است این میزان قند را مصرف کند.
تجزیه قند,تراریختی,نیشکر,انتقال ژن,گلیکوزیل ترانسفراز
https://ab.basu.ac.ir/article_3173.html
https://ab.basu.ac.ir/article_3173_f0908caaf3a8672cb9d843f7dc8c202d.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
9
1
2018
05
22
بررسی تأثیر آنزیمهای سلولاز جدایههای جهشیافته قارچ Trichoderma harzianum و viride T. بر تجزیه زیستی سلولز Iα، Iβ و III
35
44
FA
سمیرا
شهبازی
0000-0002-9923-7571
استادیار، گروه گیاهپزشکی و نگهداری مواد غذایی، پژوهشکده کشاورزی هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، کرج، ایران
sshahbazi@aeoi.org.ir
حامد
عسکری
کارشناسیارشد، گروه گیاهپزشکی و نگهداری مواد غذایی، پژوهشکده کشاورزی هستهای، پژوهشگاه علوم و فنون هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران، کرج، ایران
10.22084/ab.2018.7877.1249
در این مطالعه، تولید آنزیم سلولاز و پروتئین خارج سلولی دو گونه از قارچ تریکودرما (<em>Trichoderma harzianum</em> و <em>T. viride</em>) و جهشیافتههای آنها بررسی شد. سنجش فعالیت آنزیم سلولاز با استفاده ازآویسل، کربوکسی متیل سلولز(III)، کاغذ صافی واتمن شماره 1 و سلولز باکتریایی (Iα) انجام شد. خصوصیات ساختار شیمیایی این ترکیبات با استفاده از اسپکتروسکوپی مادونقرمز تبدیل فوریه (FT-IR)، پراش اشعه ایکس(XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM) بررسی شد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان داد که سلولز باکتریایی ساختار فیبری ظریفتری در مقایسه با آویسل و کربوکسی متیل سلولز دارد. نسبت ضخامت فیبر سلولز باکتریایی در مقایسه با آویسل تقریباً 1 به 30 بود. ارزیابیهای اسپکتروسکوپی مادونقرمز و پراش اشعه ایکس نشان داد که CMC حاوی گروههای کربوکسیلیک بر روی ساختار خود است و کریستالیزاسیون آن 84/81% میباشد. کریستالیزاسیون آویسل و سلولز باکتریایی نشان داد که شاخص کریستالیزاسیون آویسل (15/89%) بیشتر از سلولز باکتریایی (44/66%) میباشد. هر دو گونه و جهشیافتههای آنها مقادیر مختلفی از پروتئین خارج سلولی را در محیط تخمیر تولید کردند. در جدایههای <em>T.harzianum</em> بالاترین میزان فعالیت آنزیم سلولاز بهترتیب در جدایههای جهشیافته Th M7 و Th M6 و در جدایههای <em>T. viride</em> بالاترین فعالیت آنزیمی بهترتیب در جدایههای جهشیافته Tv M14، Tv M15 مشاهده گردید. اندازهگیری فعالیت آنزیمی با استفاده از سلولز باکتریایی مقادیر بالاتری از فعالیت را در مقایسه با سوبستراهای آویسل و کاغذ صافی نشان داد که این امر نشانه قابلیت دسترسی بالای سلولز باکتریایی یا سلولز I<sub>α</sub> برای تجزیه زیستی در مقایسه با آویسل یا سلولز I<sub>β</sub> میباشد.
کریستالیزاسیون,آویسل,سلولز باکتریایی,آنزیم سلولاز,موتانت
https://ab.basu.ac.ir/article_3174.html
https://ab.basu.ac.ir/article_3174_e41648a2b0c687f3051d661c6360817b.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
9
1
2018
05
22
تأثیر الیسیتورهای زیستی بر تولید آلکالوئیدها در سوسپانسیون سلولی گیاه پروانش (Catharanthus roseus)
45
53
FA
اکرم
رمضانی
دانشجوی کارشناسیارشد، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
ramezani1991@yahoo.com
رحیم
حداد
دانشیار، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین
r.haddad@eng.ikiu.ac.ir
بهنام
صداقتی
دانشجوی دکتری، گروه بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، قزوین، ایران
behnam.sedaghati@yahoo.com
10.22084/ab.2017.13547.1344
پروانش (<em>Catharanthus roseus</em>) گیاهی دارویی است که بهدلیل تولید آلکالوئیدهای فراوان ازجمله داروهای ضدسرطان وینکریستین و وینبلاستین اهمیت دارد. وینکریستین و وینبلاستین ازجمله مهمترین داروها در درمان سرطان میباشند ولی بااینحال عملکرد این دو ترکیب بهطور نسبی پایین و مقدار تقریبی آنها در گیاه 0005/0 درصد است. با توجه به قیمت بالای این ترکیبات و مقادیر اندک آنها در این گیاه، تلاش در جهت افزایش تولید این ترکیبات، منجر به تحقیقات وسیع روی این گیاه شده است. در این تحقیق جهت بررسی تأثیر عصارههای قارچی و زمان بر میزان تولید آلکالوئیدها در سوسپانسیون سلولی گیاه پروانش، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. بهاین منظور بعد از تهیه سوسپانسیون سلولی، عصاره قارچهای <em>Priformospora indica</em>، <em>Trichoderma tomentosum</em> و ترکیب عصارههای قارچی <em>p. indica</em>و <em>T. tomentosum</em> با غلظت 1% حجمی- حجمی به سوسپانسیون سلولی اضافه شد. نمونهبرداری در زمانهای صفر، 24، 48 و 72 ساعت بعد از اعمال تیمار انجام شد و میزان آلکالوئیدهای وینبلاستین و وینکریستین با استفاده از HPLC اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که هر سه عصارههای قـارچی <em>P. indica</em><em>، </em><em>T. tomentosum</em> و مخلوط هر دو عصاره قارچی (<em>P+T</em>) باعث افزایش میزان تولید وینبلاستین نسبت به شاهد شد و بیشترین تأثیر مربوط به عصاره قارچ <em>T. tomentosum</em> بود. مقایسه میانگین میزان وینکریستین بین عصارههای قارچی نشان داد که بیشترین میزان وینکریستین در نمونه شاهد بود و عصارههای قارچی باعث کاهش میزان وینکریستین شد.
عصاره قارچی,سوسپانسیون سلولی,وینکریستین,وینبلاستین,پروانش
https://ab.basu.ac.ir/article_3175.html
https://ab.basu.ac.ir/article_3175_d9091a8cb3f59e015c74eeef7f671e64.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
9
1
2018
05
22
بررسی همراهی گونههای ویروسی مختلف با بیماری موزائیک انجیر در ایران
55
67
FA
اطهر
علی شیری
دانشجوی دکتری، گروه بیماریشناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، واﺣﺪ ﻋﻠﻮم و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
alishiria@yahoo.com
فرشاد
رخشنده رو
استادیار، گروه بیماریشناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، واﺣﺪ ﻋﻠﻮم و ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
rakhshandehroo_fa@srbiau.ac.ir
غلامرضا
صالحی جوزانی
استاد پژوهش، بخش تحقیقات بیوتکنولوژی میکروبی، پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی ایران (ABRII)، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (AREEO)، کرج، ایران
gsalehi@abrii.ac.ir
مسعود
شمس بخش
ﺩﺍﻧﺸﻴﺎﺭ، ﮔﺮﻭﻩ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱﺷﻨﺎﺳﻲ ﮔﻴﺎﻫﻲ، ﺩﺍﻧﺸﻜﺪﻩ ﻛﺸﺎﻭﺭﺯﻱ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﺪﺭﺱ، تهران
shamsbakhsh@gmail.com
10.22084/ab.2018.16618.1381
بیماری موزائیک انجیر مهمترین بیماری خسارت زا در انجیر است و چندین ویروس از خانوادههای مختلف با ژنوم از نوع آر.ان.ای (RNA) و دی.ان.ای (DNA) در آن نقش دارند. در این تحقیق حضور مهمترین ویروسهای با ژنوم آر.ان.ای دخیل در بیماری شامل <em>Fig mosaic virus</em> (FMV)، <em>Fig latent virus-1</em> (FLV-1)،<em>Fig cryptic virus</em> (FCV) ، <em>Fig fleck-associated virus</em> (FFKaV)، <em>Fig leaf mottle associated virus-1 </em>(FLMaV-1)، <em>Fig leaf mottle associated virus-2</em> (FLMaV-2)، <em>Fig leaf mottle associated</em> <em>virus-3</em> (FLMaV-3) و <em>Fig mild mottle associated virus </em>(FMMaV) در انجیرکاریهای مختلف کشور موردبررسی قرار گرفت. نمونهبرداریها از 14 استان انجام شد و شامل 611 نمونه برگی دارای علائم موزائیکی بود. پس از استخراج آر.ان.ای دو رشتهای با ستون سلولزی، سی.دی.ان.ای (cDNA) با استفاده از آغازگر تصادفی ساخته شد. واکنش زنجیرهای پلیمراز برای هرکدام از این ویروسها با آغازگر اختصاصی مربوط به هر ویروس انجام گرفت. درنهایت بعد از مشخص شدن مناطق آلوده، آلودگیهای مخلوط بین خانوادههای مختلف ویروسی موردبررسی و FMV مشخص شد. نتایج حاکی از وجود آلودگی در تمام استانهای موردمطالعه بود و همچنین بیش از نیمی از نمونههای جمعآوری شده حداقل به یکی از ویروسها آلوده بودند. بعضی از ویروسها مانند FMV نیز در بعضی از مناطق مثل استان فارس ردیابی نشد. بیشترین میزان آلودگی مربوط به FMV و FFKaV با 7/34 و 2/14 درصد و کمترین مربوط به FMMaV با 4/4 درصد آلودگی بود. بیشترین میزان آلودگی مخلوط مربوط به حضور FMV با اعضاء خانواده <em>Closteroviridae</em> بود.
بیماری موزائیک انجیر,ویروس موزائیک انجیر,آلودگی مشترک,ویروسهای آر.ان.ایدار
https://ab.basu.ac.ir/article_3176.html
https://ab.basu.ac.ir/article_3176_4ff62928268c4c77188f7d474bc30795.pdf
دانشگاه بوعلی سینا
دوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)
2476-6313
2476-566X
9
1
2018
05
22
کاربرد سیستم الکتروفورز ژل عمودی پلیاکریلآمید بهینه و مقرونبهصرفه با رنگآمیزی اتیدیوم بروماید در بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای آفتابگردان با استفاده از نشانگر مولکولی TRAP
69
79
FA
حسین
زینل زاده تبریزی
0000-0002-2319-005X
استادیار پژوهشی، بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل، سازمان تحقیقات، ترویج و آموزش کشاورزی، اردبیل (مغان)، ایران
h.zeinalzadeh@areeo.ac.ir
آرش
حسین پور
استادیار پژوهشی، بخش تحقیقات علوم زراعی و باغی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل، سازمان تحقیقات، ترویج و آموزش کشاورزی، اردبیل (مغان)، ایران
arash8643@yahoo.com
10.22084/ab.2018.14593.1362
در این پژوهش کاربرد روش جدید الکتروفورز ژل پلیاکریلآمید با استفاده از رنگآمیزی اتیدیوم بروماید برای بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای آفتابگردان با استفاده از نشانگر مولکولی نوین TRAP ارائهشده که نسبت به روشهای متداول رنگآمیزی نقره و نشاندار کردن آغازگرها با فلورسنت، دارای مزیتهایی همچون مقرونبهصرفه بودن، سرعت بالای تجزیه، تجزیه تعداد زیادی نمونه در واحد زمان (196 × 2) در هر آزمایش و همچنین استفاده مجدد از ژلها میباشد. 6 آغازگر ثابت و 6 آغازگر تصادفی نشانگر مولکولی TRAP بهکاررفته توسط این روش الکتروفورز 19 ترکیب نشانگری ایجاد کردند که از میان 116 نوار ایجادشده توسط نشانگر TRAP، 109 تای آنها چندشکل بودند. میانگین تعداد نوارهای چندشکل 79/5 بود. اندازه قطعات آشکارشده بین 25-920 جفت باز بود. محتوای اطلاعات چندشکل (PIC) این نشانگر بین 03/0 و 50/0 با میانگین 33/0 بود. ترکیب نشانگری (MAX3BR و Sa12) با محتوای اطلاعات چندشکل 49/0 چندشکلترین جایگاه بود. نتایج آزمایش نشان داد که این روش نهتنها در آشکارسازی محصولات نشانگرهای ریزماهواره بلکه در سایر نشانگرها مانند TRAP که تعداد زیادی نوار چندشکل تولید میکنند میتواند بسیار مفید واقع شود.
آفتابگردان,تنوع ژنتیکی,چندشکلی,الکتروفورز
https://ab.basu.ac.ir/article_3177.html
https://ab.basu.ac.ir/article_3177_a9e04f92b534b89ab6804fc655cafc84.pdf