دانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)2476-63131120120901Genetic Diversity Among Iranian Cantaloupe Landraces
(Cucumis melo L.) Using Microsatellite Markersبررسی تنوع ژنتیکی برخی از توده¬های محلی طالبی ایرانی با استفاده از نشانگرهای مولکولی ریزماهواره18108FAاعظممویدی نژاددانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه بیوتکنولوژی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی¬سینا، همداناحمدارشادیاستادیار گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی¬سینا، همدانجهانگیرعباس کوهپایگانیاستادیار پژوهش، موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، کرجفرشاددشتیاستادیار گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی¬سینا، همدانJournal Article20120901The genetic diversity among 43 accessions of melon (<em>C.melo </em>L.), 41 from Cantaloupensis group alongside two from Indorus group, was assessed by variation at simple sequence repeats marker bands using 18 pair primers. The extracted genomic DNA was amplified with 12 pair primers and PCR products were separated on a DNA sequencing gels. A total of 98 alleles were identified with an average of 4.90 alleles per primer combination. Genetic distances among the accessions ranged from 0.0 for the most similar to 0.76 for the most-diverged ones. The mean GD (Nei's coefficient) among accessions was 0.219. The average of polymorphic information contents (PIC) for the 12 melon SSR markers was 0.542. CMCT134b, CMTC168, CMBR43 and CMAT141 loci had respectively the highest PICs, which could be used for further analysis. Genetic relationships among accessions were represented by a dendrogram based on similarity coefficient matrix with UPGMA method. Cluster analysis classified the accessions into 11 major groups. Cluster analysis indicated wide range of diversity across the Iranian and foreign accessions. The most distance was detected between Mahali e Darab and Amrikaie (76%). In general, poor relation was found between geographical and genetic diversity, whereas some relations was observed in cluster 2. The tetraploid accessions were mainly placed in the group 1. Principle component analysis had a very good co-ordination with dendrogram of genetic diversity. These results suggest that the SSR markers are valuable tools for identification and diversity analysis in cantaloupensis.در این بررسی تنوع ژنتیکی بین 41 توده محلی طالبی (<em>Cucumis melo</em> L.) به همراه دو رقم خربزه (<em>Cucumis sativus</em> L.) از طریق تنوع در توالیهای تکراری کوتاه با استفاده از 12 جفت آغازگر ریزماهواره مورد ارزیابی قرار گرفت. دی ان آی ژنومی استخراج شده از نمونههای گیاهی با این آغازگرها تکثیر و محصولات حاصل با استفاده از ژل پلی اکریل آمید واسرشته ساز الکتروفورز شدند. در هفت توده مکانهای ژنی سه یا چهار باندی مشاهده شد و احتمال میرود که این تودهها پلیپلوئید باشند. تعداد کل 98 آلل با متوسط 9/4 آلل به ازا هر ترکیب آغازگری شناسایی شدند. فواصل ژنتیکی میان ژنوتیپها از صفر تا 76/0 متغیر بود. میانگین فاصله ژنتیکی (بر حسب ضریب تشابه نی) در میان ژنوتیپ ها 219/0 بود. میانگین محتوای اطلاعات چندشکلی برای مکانهای ژنی تکثیر شده 542/0 بود. بیشترین میزان محتوای اطلاعات چند شکلی مربوط به CMCT134b و معادل 7716/0 بود، مکانهای ژنی CMTC168، CMBR43 و CMAT141 بیشترین مقدار PIC (محتوای اطلاعات چندشکلی) را بهخود اختصاص داده بودند از مکانهای ژنی با میزان PIC بالا میتوان برای بررسیهای بعدی استفاده کرد. روابط ژنتیکی بین تودههای مورد ارزیابی با استفاده از تجزیه خوشهای بهروش UPGMA بر اساس ماتریس ضرایب تشابه مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز خوشهبندی، تودهها را به 11 گروه عمده تقسیم کرد. در دندروگرام تنوع ژنتیکی طالبیهای ایرانی در گروههایی متفاوت از رقمهای خارجی، خصوصاً فرانسوی قرار گرفتند که تایید کننده تفاوت زیاد طالبیهای ایران با آنها میباشد. بیشترین تفاوت بین ژنوتیپهای محلی داراب و آمریکایی و برابر 76 درصد بود. رابطه قابل توجهی بین تنوع ژنتیکی و جغرافیایی مشاهده نشد، با اینحال در داخل خوشهها (گروهها) و بهخصوص درگروه 2 در این زمینه ارتباطاتی دیده شد. تودههای تتراپلوئید احتمالی عمدتاً در گروه اول قرار گرفتند. نمودار دو بعدی (تجزیه به مولفههای اصلی) تطابق خوبی با دندروگرام تنوع ژنتیکی داشت.https://ab.basu.ac.ir/article_108_6569ff059bee339a2d6f1348c46cd3d0.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)2476-63131120120902The Use of Nested PCR Method for Rapid Detection of Rosellinia necatrix Causal Agent of White Root Disease From Soil and Rootاستفاده از تکنیک PCR آشیانه¬ای برای ردیابی سریع قارچ Rosellinia necatrix عامل پوسیدگی سفید ریشه درختان از خاک و ریشه915109FAسید مرتضیمحمدی میمنددانشجوی سابق کارشناسی ارشد بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان ، اصفهانبهرامشریف نبیدانشیار بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان ، اصفهانمسعودبهاردانشیار بیماری شناسی گیاهی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان ، اصفهانJournal Article20120902White root rot disease, caused by <em>Rosellinia necatrix</em> is one of the most important disease of fruit trees in Iran and worldwide. To detect the pathogen from soil and root, six infected soil samples were collected from cherry crown trees and two samples were collected as positive and negative control. DNA Extraction from eight soil samples including infected cherry roots by white cottony mycelium, roots infected by white mycelial fans and symptom less roots and two faba roots, with white cottony mycelium and symptom less root was performed. Detection of the Pathogen was done by two specific primer pairs R2، R8 and R7، R10 in Nested PCR reaction. The results showed the detection from six infected soil, positive control and in roots colonized by white cottony mycelium and roots by white mycelial fans and faba roots colonized by white cottony mycelium. No detection was achieved from symptom less roots. To verify the accuracy of the used detection method, ITS region was amplified and cloned in pTZ57R/T vector and sequenced. Comparison of the sequence showed %98.99 similarities to the recognized isolate of<em> R. necatrix</em>. According to our findings, it seems that Nested PCR method could be useful to rapid detection of <em>R.</em><em> necatrix</em> from soil and root of plants in orchards.بیماری پوسیدگی سفید ریشه یکی از مهمترین بیماریهای درختان میوه در دنیا و ایران میباشد که توسط قارچ <em>Rosellinia necatrix</em> ایجاد میشود. بهمنظور ردیابی سریع بیمارگر از خاک و ریشه، شش سری خاک از کنار طوقه درختان آلبالو آلوده و دو نمونه خاک به عنوان شاهد منفی و مثبت جمعآوری گردید. استخراج مستقیمDNA از هشت سری خاک مذکور و ریشههای آلبالو دارای میسلیومهای سفید و خاکستری روی پوست، ریشههای دارای میسلیومهای بادبزن مانند و ریشه بدون علائم و همچنین دو ریشه باقلا (گیاه آزمون) دارای ریشههای آغشته به میسلیوم روی سطح ریشه و ریشههای فاقد علائم صورت گرفت. ردیابی بیمارگر از خاک و ریشه با استفاده ازآغازگرهای اختصاصی R2، R8 و R7، R10 در Nested PCR انجام شد. طبق نتایج بهدست آمده، از تمام شش سری خاک، ریشههای آلبالوی دارای میسلیومهای سفید و خاکستری و میسلیومهای بادبزن مانند و ریشههای باقلا دارای علائم، بیمارگر ردیابی شد. ردیابی قارچ از ریشههای بدون علائم در مورد هر دو میزبان امکانپذیر نشد. در ادامه توالی ناحیه ITS جدایه مورد آزمایش تکثیر، همسانه سازی و تعیین توالی نوکلئوتیدی گردید. نتایج همردیف سازی توالی مورد نظر با توالی<em>R. necatrix</em> ثبت شده موجود در بانک ژن نشان داد که جدایه بهدست آمده از خاک حداکثر شباهت (99/98%) را با جدایه شناخته شده <em>R. necatrix</em> دارد. با توجه به یافتههای این پژوهش به نظر میرسد تکنیک Nested PCR توانائی خوبی در ردیابی سریع و مقادیر کم قارچ در خاکهای آلوده و ریشه گیاهان را دارد.https://ab.basu.ac.ir/article_109_cdb1e4c4c39592f0a1254bcecfea55e9.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)2476-63131120120902Identification, Cloning and Characterization of a Thioredoxin h (VvTrxh10) Gene Isolated from Grape (Vitis vinifera L.) cv. Yaquti Berry Tissueشناسایی، همسانه سازی و تحلیل ساختار ژن تیوردوکسین VvTrxh10) h )جدا شده از بافت حبه انگور (Vitis vinifera L.) رقم یاقوتی1726110FAسید شرف الدینموسویدانش آموخته کارشناسی ارشد گروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشگاه بین¬المللی امام خمینی (ره)، قزوینرحیمحداداستادیارگروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشگاه بین¬المللی امام خمینی (ره)، قزوینقاسمعلیگروسیاستادیار گروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشگاه بین¬المللی امام خمینی (ره)، قزوینرامینحسینیاستادیار گروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشگاه بین¬المللی امام خمینی (ره)، قزوینJournal Article20120902Total RNA was extracted from grape (<em>Vitis vinifera </em>L.) cv. Yaquti berry tissue to characterize a thioredoxin <em>h</em> gene (<em>VvTrxh10</em>). A cDNA library was synthesized using reverse transcription polymerase chain reaction (RT-PCR). Then, the <em>VvTrxh10</em> gene was amplified, isolated and cloned in a pUC19 vector plasmid. Nucleotide sequence analysis revealed that the cloned cDNA expressed thioredoxin and contained a single open reading frame of 345 bp encoding a protein of 114 amino acid residues. Predicted protein sequence analysis showed that this gene contains a nongeneral catalic site RCGLC, characteristic tryptophan (W) and potential structural motif involving cell-to-cell taransfer (MAEE) in N-terminal. Phylogenetic and alignment studies revealed that such isoform belongs to the subgroup I from<em> h </em>thioredoxins group. Moreovere, relevant predicted protein exhibited a high similarity with the other plant thioredoxins <em>h</em> gene in the NCBI gene bank.جهت بررسی ساختار ژن تیوردوکسین، RNA کل از بافت حبه انگور (<em>Vitis vinifera</em> L.) رقم یاقوتی استخراج و با استفاده از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز نسخه برداری معکوس(RT-PCR) ، کتابخانه cDNA تهیه گردید. سپس ژن تیوردوکسین <em>h</em> تحت عنوان <em>VvTrx</em><em>h</em><em>10</em> سنتز، جداسازی و در ناقل پلاسمیدی pUC19 همسانه سازی شد. نتایج توالییابی نشان داد که قطعه همسانه سازی شده از ژن تیوردوکسین <em>h</em> حاوی یک چارچوب قرائت آزاد منفرد به طولbp 345 بوده و پروتئینی با 114 اسید آمینه را کد میکند. بررسی ترجمه پروتئینی توالی رمز کننده نشان داد که این ژن حاوی جایگاه فعال غیر معمولRCGLC ، اسید آمینه تریپتوفان ویژه W و یک موتیف ساختاری درگیر در انتقال سلول به سلول در انتهای آمینوی (MAEE) خود میباشد. بررسی فیلوژنتیکی و نیز همردیف سازی چندگانه نشان داد که این آیزوفرم متعلق به زیرگروه I از تیوردوکسینهای <em>h</em> است. علاوه بر آن، توالی پروتئینی پیشبینی شده، شباهت زیاد آن را با ژن تیوردوکسین <em>h</em> سایر گیاهان در بانک ژن NCBI نشان داد.https://ab.basu.ac.ir/article_110_c6e9344239d70949c870d39876964e89.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)2476-63131120120902Effect of Cold Pretreatment and Period of Preconditioning Inoculation on Transformation Frequency in Rapeseed (Brassica napus L.)تاثیر پیش¬تیمار سرما، طول دوره پیش کشت ریزنمونه و مدت زمان تلقیح Agrobacterium tumefaciens بر فراوانی تراریختی کلزا2734111FAدانیالکهریزیاستادیار گروه پژوهشی بیوتکنولوژی مقاومت به خشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاهعلیرضازبرجدیاستادیار گروه پژوهشی بیوتکنولوژی مقاومت به خشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاهعلی هاتفسلمانیاندانشیار پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فن¬آوری، تهرانJournal Article20120902Genetic engineering in rapeseed will lead to the generation of plant varieties possessing more agriculturally and economically viable genetic traits. The most gene transformations to rapeseed have been done through <em>Agrobacterium tumeifaciens</em> method. <em>Agrobacterium</em> mediated transformation is depend on many parameters that must be optimized. The purpose of this study was to determine the effect of cold pretreatment (control and 12 h) among a 5 day old-plantlets with preconditioning period (0, 24 and 48 h) and inoculation period of explants in <em>Agrobacterium</em> solutions (2, 10, 20 and 40 s) on the <em>gus</em> reporter gene transformation frequency in Rapeseed. The experimental design was factorial on basis of completely randomized design (CRD) with four replications. The gene was transferred to a commercial cultivar rapeseed (PF-7045-91) via <em>A. tumeifaciens</em> (LBA4404 strain) mediated transformation<em> </em>method. Moreover, using PCR technique and <em>gus</em> assay, the presence and expression of genes in plants were confirmed. Statistical analysis revealed that there was no significant difference between cold pretreatment and control group. Moreover, the all interaction effects were not significant. Results also demonstrated that there was a significant difference among preconditioning and inoculation period levels for transformation efficiency. The highest effect on transformation efficiency was observed through 24 and 48 h preconditioning periods (with same effects and means 24.21 and 23.55%) and 10, 20 and 40 s inoculation periods (with same effects and means 20.50, 20.63 and 20.54%) respectively.بهکارگیری مهندسی ژنتیک در کلزا منجر به تولید واریتههایی شده که از نظر صفات با ارزش زراعی و اقتصادی بسیار حائز اهمیت میباشند. بیشترین انتقال ژن به کلزا از طریق اگروباکتریوم انجام شده است. جهت انتقال ژن موفق با این روش، پارامترهای مختلفی باید بهینه سازی شود. در این پژوهش عوامل پیش تیمار سرما با قرار دادن گیاهچههای 5 روزه در دمای <sup>o</sup>C4 در دو سطح (شاهد و 12 ساعت)، مدت زمان پیش کشت کوتیلدون در 3 سطح (صفر، 24 و 48 ساعت) و مدت زمان تلقیح کوتیلدون در محلول اگروباکتریوم در 4 سطح (2، 10، 20 و 40 ثانیه) بر فراوانی تراریختی کلزا از طریق انتقال ژن گزارشگر <em>gus</em> بررسی شده است. این عوامل در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با 4 تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور از رقم تجاری کلزا PF-7045-91 و سویه باکتری LBA4404 استفاده گردید. حضور و بیان ژن از طریق آزمونهای PCR و <em>gus</em> اثبات شد. نتایج تجزیه آماری نشان داد که بین پیشتیمار سرما و شاهد برای فراوانی تراریختی اختلاف معنیداری مشاهده نگردید، اما بین سطوح مختلف مدت پیش کشت و مدت زمان تلقیح برای این صفت اختلاف معنیداری وجود داشت. بهطوریکه مدت زمانهای پیشکشت 24 و 48 ساعت بدون اختلاف در بین خود و بهترتیب با متوسط 21/24 و 55/23 درصد و مدت زمانهای تلقیح 10، 20 و 40 ثانیه، بدون اختلاف در بین خود و بهترتیب با متوسط 52/21، 85/30 و 08/21 درصد دارای بیشترین فراوانی تراریختی بودند. همچنین تجزیه واریانس، اثرات متقابل دو طرفه و سه طرفه را معنیدار نشان نداد.https://ab.basu.ac.ir/article_111_a411a09e5e61683e5323069e4b9b30ae.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)2476-63131120120902Study on the Genetic Polymorphisms of Candidate Genes (Calpastatin and BoLA) in Sistani Cattle Using PCR-RFLPبررسی چند شکلی ژنتیکی ژن¬های کاندیدا (کالپاستاتین و آنتیژن¬های لنفوسیتی گاوی) در گاوهای نژاد سیستانی ایران با استفاده از روش PCR-RFLP3542112FAمهدیخسرویدانش¬آموخته کارشناسی ارشد ژنتیک و اصلاح نژاد دام، عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحدکاشمر ، کاشمرمحسنفخرکاظمیدانش¬آموختi کارشناسی ارشد ژنتیک و اصلاح نژاد دام، عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی واحدکاشمر ، کاشمرامیرمحمدیدانش آموخته کارشناسی ارشد ژنتیک و اصلاح نژاد دام دانشگاه فردوسی مشهد، مشهدمحمدرضانصیریاستادیارگروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهدJournal Article20120902Selection based on molecular markers is one of the new methods that may improve progress and accuracy of selection in animal breeding programs. Candidate genes of Calpastatin and <em>(BoLA</em> Bovine Leucocyte Antigen <em>DRB3)</em> were studied. Calpastatin gene is the candidate gene investigating growth rate and meat tenderness and <em>DRB3</em> is extensively evaluated as a candidate marker for associations with various bovine diseases and immunological traits. Blood samples were taken from 89 Sistani cows in Zehak Research Institute. Genomic Extraction and PCR reaction were done for detect genomic variation of Bovine Leucocyte Antigen and Calpastatin. Amplicons were digested with restriction enzymes MspI for Calpastatin and RsaI, HaeIII and BstYI for BoLA DRB3 genes, respectively. Allelic frequencies for Calpastatin were M=0.764 and N=0.236, respectively. χ2 test showed That population is in hardy-weinberg equliberium. In this studies 19 alleles were identified in the studied Sistani herd. Allelic frequencies ranged from 0.1 to 0.22 in the Sistani population. The most frequent alleles were *8 and *34. These data provide evidence that Sistani breed have a variability, which opens interesting prospects for future selection programs, especially marker-assistant selection.انتخاب حیوان بر اساس نشانگرهای مولکولی یکی از جدید ترین روشهای اصلاحی است که میتواند باعث بهبود صحت پیشبینی و پاسخ به انتخاب شود. در این آزمایش ژنهای کاندیدای کالپاستاتین و آنتیژنهای لنفوسیتی گاوی (<em>BoLA-DRB3</em>) در گاوهای نژاد سیستانی با استفاده از روش PCR-RFLP بررسی شدند. ژن کالپاستاتین در بررسی راندمان رشد و کیفیت گوشت بهعنوان یکی از ژنهای کاندیدا شناخته شده است و از ژن <em>DRB3</em> بهعنوان یک ژن کاندیدا در ارتباط با بیماریها و صفات ایمونولوژیکی در گاو استفاده میشود. از 89 راس گاو نژاد سیستانی در ایستگاه تحقیقات گاو سیستانی زهک بهطور تصادفی خونگیری بهعمل آمد. استخراج DNA از خون و واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) جهت تکثیر ناحیه چند شکلی ژنهای کالپاستاتین و <em>BoLA-DRB3</em> انجام گرفت. واکنش هضم آنزیمی قطعات تکثیر شده ژن کالپاستاتین بهوسیله آنزیم محدود الاثرMspI و ژن<em>BoLA-DRB3</em> بهوسیله آنزیمهای I <em>Rsa</em> ، III <em>Hae</em> و I <em>BstY</em> انجام گرفت. فراوانیهای آللی M و N ژن کالپاستاتین در این نژاد بهترتیب 764/0 و236/0 برآورد گردید. آزمون <sup>2</sup>χ تعادل هاردی - واینبرگ را در جمعیت نشان داد. در طی این پژوهش 19 آلل در جایگاه ژنی <em>BoLA-DRB3</em> مربوطه در گاو سیستانی شناسایی شد. فراوانی آللی در این نژاد بین 22/0 تا 1/0 بود و دو آلل 8<sup>*</sup> و 34<sup>*</sup> فراوانترین آللها در جمعیت مورد مطالعه بودند. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که تنوع ژنتیکی در این نژاد میتواند به برنامه های انتخابی آینده مخصوصاً انتخاب به کمک نشانگر (MAS) کمک نماید.https://ab.basu.ac.ir/article_112_9a74ab9e83b1187dea328eecf853babd.pdfدانشگاه بوعلی سینادوفصلنامه فن آوری زیستی در کشاورزی(علمی-پژوهشی)2476-63131120120902Characterization of Ethanol Inducible Gene Expression System in Transgenic Sugar Beet Calli Derived From Stomatal Guard Cellsسیستم القا شونده با اتانول در کالوسهای تراریخت حاصل از کشت پروتوپلاست در گیاه چغندرقند4349113FAاصغرمیرزائی اصلدانشجوی سابق گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران0000000000000000احمدمعینیدانشیار، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانعلی هاتفسلمانیاندانشیار، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فن¬آوری، تهرانمختارجلالی جواراندانشیار، گروه اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانلیلاخداییدانشجوی گروه زراعت و اصلاح نباتات، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، تهرانJournal Article20120902Controlled gene expression of transgenic plants is one of the main aim of genetic manipulations. This control can be done in transcriptional level. Ethanol inducible promoter system is suitable for external regulation of gene expression. In this study, <em>GUS</em> gene expression under the control of ethanol inducible promoter was evaluated in calli derived from sugar beet stomatal guard cell protoplasts. Protoplasts of stomatal guard cells from sugar beet leaves were isolated and calli derived from these protoplasts, were infected with <em>Agrobacterium</em> harboring <em>GUS</em> gene under the control of ethanol inducible promoter. Transformed calli were treated with ethanol and histochemical GUS assay carried out before and after treatment of calli with ethanol. Some transformed calli showed high level expression of <em>GUS</em> gene after treatment with ethanol. These calli didn’t show any <em>GUS</em> gene expression before applying ethanol. The level of GUS expression after ethanol induction was comparable to constitutive <em>GUS</em> gene expression mediated by CaMV 35S promoter. Furthermore high level GUS expression in these calli demonstrated the activity of this system in sugar beet.امکان بیان کنترل شده یک ژن در گیاه تراریخت از اهداف دستکاری ژنتیکی است. بهطور معمول این کنترل در سطح رونویسی انجام میشود و پیشبر القا شونده با اتانول یکی از پیشبرهای با کارایی زیاد، در تنظیم خارجی بیان ژن است. در این پژوهش، ژن گزارشگر <em>GUS</em> تحت کنترل پیشبر القا شونده با اتانول و خاتمه دهنده OCS تهیه و بیان آن در کالوسهای حاصل از پروتوپلاستهای سلولهای نگهبان روزنه در برگ چغندرقند بررسی گردید. ابتدا، پروتوپلاستهای مورد اشاره استخراج شدند و کالوسهای حاصل از این پروتوپلاستها، با اگروباکتریوم دارای سازه پیشبر القا شونده با اتانول و ژن گزارشگر <em>GUS</em> تلقیح شدند. کالوسهای حاصل از تراریختی با اتانول در شرایط درون شیشهای تیمار شده و بیان ژن گزارشگر <em>GUS</em> در آنها قبل و بعد از القا با اتانول بررسی شد. برخی از کالوسها پس از القا با اتانول بیشترین میزان بیان ژن<em>GUS</em> را داشتند ولی قبل از القا با اتانول بیان ژن مشاهده نشد. بیان ژن گزارشگر در این کالوسها زیاد و از نظر مقدار نزدیک به بیان ژن <em>GUS</em> تحت کنترل پیشبر دایمی CaMV 35S بود. زیاد بودن بیان ژن <em>GUS</em> با القای اتانول و عدم بیان آن در شرایط قبل از القا، کارایی این پیشبر در شرایط القایی را نشان داد.https://ab.basu.ac.ir/article_113_b9758f494d6f5b6d0a04b598182e03c1.pdf